51. برای من که جز خزان ندیده ام در این جهان... سپیدی گلوی تو بوی بهار میدهد :)
50. خوبه که...
خوبه که صبح به زور چشمامو باز میکنم و از جام بلند میشم و چشامو تا برسم به دستشویی انقدر می مالم تا از کاسش دربیاد :)
خوبه که نیم ساعت میشینم آرایشم میکنم و به خودم میرسم تا مرتب و آراسته برسم دانشگاه :) هر چند همه معتقدن اصلا آرایش نمیکنم :دی
خوبه که بعد کلی درس و خستگی وسط کلاسا میرم حیاط پشتی دانشکده و از نسیم سرد بهار و سرسبزی و صدای گنجشکا ذوق زده میشم :)
خوبه که بعد کلی خستگی و له شدن میرم بدون نوبت غذامو از سلف میگیرم و بدو بدو میرم شرکت :)
خوبه که مسجد درست رو به روی شرکته و قبل هر چیز نمازمو میخونم با خیال راحت :)
خوبه که وقتی آقای محمودی، آقای مرادی درو به روم باز میکنن با لبخند بهشون سلام میکنم :)
خوبه که به خانم یکتا که میرسم ایشون با احترام و بزرگواری خودشون بلند میشن و جوابمو میدن :)
خوبه که تو اتاقم یه همکار شوخ دارم که هر لحظه یه چیزیو سوژه کنه و بخندیم :)
خوبه که تو اتاقم یه همکار شکمو دارم که هر چی که بهشون تعارف میکنم رو رد نمیکنه :)
خوبه که ساعت ۵ با کلی خستگی و باز با همون لبخند همیشگی به همه خسته نباشید میگم و خداحافظی میکنم :)
خوبه که طول راهو لذت میبرم از هر چیزی :)
خوبه که به خونه که میرسم صدای خانوادم تا حیاط میاد و باعث میشه خدا رو شکر کنم که هنوز دارمشون :)
خوبه که آبجی یا مامان برام چایی تازه دم بیارن و من با بیسکوییت بخورم :)
خوبه که تا ساعت ها با آبجیام و داداشم حرف میزنم و خسته نمیشم :)
خوبه که موقع فیلم دیدن عادت کردم سرمو میذارم رو پای مامان :)
خوبه که شب با چشمای نیمه باز میرم تو رخت خواب :)
خوبه که... :)
چقدر خوبه این زندگی معمولی :)
چقدر خوبه :)
47. و منی حبس شده در تن من... شکوه کردم گر به شلاغم ببند
46. والا آخه!
دل لعنتی تنگ است :(
دل لعنتی خر است :/
دل لعنتی غلط کردست :|
45. تو مرا بیخبر از خود مگذار...
این روزها سعی میکنم خوب باشم. خودم را درگیر هیچ احدی نکنم. بی تفاوت باشم به هر حرفی و هر نگاهی. زندگی برای خودم دقیقا عین قبل ها.
تو نیستی. من هم نیستم. مایی وجود ندارد. و این عین حال خوب من است.
اما دروغ چرا! هزاران هزار فکر و خیال شبانه روز مرا رها نمیکند. دقیقه ای، لحظه ای از این دنیا را نمیخواهد من برای خودم باشم. فکر و خیال ها... قضاوت ها... دعواهای خودم با خودم که "سارا خفه شو" که "سارا خجالت بکش" که "سارا به تو ربطی ندارد" که "سارا قضاوت نکن" که... که...
ولی تو مرا بی خبر از خود نگذار... نگذار که باز فکر و خیال بیاید سراغم... نگذار که باز قضاوت کنم... نگذار که باز از تو متنفر شوم...
میدانی؟ من در عمرم یکبار و فقط یکبار از یکی متنفر شدم... یکبار و فقط یکبار یکی را نبخشیدم... و دیدی چقدر حالم بد بود... نگذار حالم بد شود...
تو مرا بی خبر از خود نگذار...
اما باز سخت سخت چسبیده ام به عقل و منطقم و عمرا رها کردنشان را نمیخواهم! عمرا دست دادن به احساسات و باز با پوچی مواجه شدن را نمیخواهم...
اما تو مرا بی خبر از خود مگذار...
منم و خانه ای که در آن احساس آرامش دارم. منم و خانواده ای که کنارشان حالم خوب است با تمامی دلخوری ها... منم و ذوق زدگی های کوچک
و این یعنی من خوبم و میخواهم خوب باشم. این یعنی در سال نو قدمی بزرگ برداشتم. این یعنی سال قبل را دور ریختم. این یعنی...
و این یعنی ها را شما برایم بگویید... بگدارید فکر کنم زیبایی ها وجود دارند هنوز... که شادتر باشم...
بعدا نوشت: از بدترین خواب هایی که همیشه میبینم و دیشب هم دیدم...
بهتر است بگویم کابوس... وحشت...
ولی این بار فرق داشت.. آنقدر از نزدیک نظاره گر همه چیز بودم که دلم میخواست همانجا توی خواب از ته دل فریاد بکشم...
ولی این بار آنقدر بد بود که باعث شد ساعت ۳:۴۰ دقیقه از خواب بپرم و تا اذان را خوابم نبرد...
ولی اینبار انقدر سخت بود که بعد از بیدار شدن از ان کابوس وحشتناک از خدا از ته قلبم یک چیز خواستم... که اگر قرار است واقعا چنین اتفاقی بیفتد جان مرا هم بگیرد...
با بیخوابی بعد از ان کابوس رفتم سمت آهنگی با بدترین خاطرات... اینبار احساساتم زورش به عقلم چربید... چندین بار آهنگ را گوش دادم ولی ناراحت که نشدم هیچ، لذت هم بردم... اصلا برایم اهمیتی نداشت... بی تفاوتی مطلق...
+ بشنوید
44. درمانت شد؟!
امسال
آخرین چهارشنبه سال
تمام آرزوهایم را
به امید خوب شدن حالت آتش زدم
بیا و خوب شو
بیا و انقدر منو داغون نکن...
43. دست منو بگیر... آرامشم تو دستای توئه...
به خود رسیدم
و بعد به خدا
و بین این دو راهی نیست زیاد...!
گم نکنید خدای خود را
که گم خواهید کرد خویشتن خویش را...
+ به خودم آمدم و محو شدم در خود خویش...
+ یادم میاد چندین و چند بار بخاطر وقتی که برای افراد گذاشتم خودمو از دست دادم... تو لایقشی ولی من دیگه نمیتونم... میدونی که عزیز دلی و دل نگرونتم ولی...
+ یه دل سیر باید دعات کرد سر نماز... که وجودم جز این آروم نمیشه...
+ التماس دعا...
زیاد جدی نگیرید...